مراقبه داراى درجات و مراتبى است. هر چه رو به كمال برود و طىّ منازل و مراحل كند، دقيقتر خواهد شد، بهطورى كه آن درجات از مراقبه را اگر بر سالك مبتدى تحميل كنند، از عهدۀ آن برنيامده و يكباره بار سلوك را به زمين مىگذارد يا میسوزد و هلاك مىشود.در مراقبه، بسيارى از مباحات در منازل اوّليّه بر سالک حرام و ممنوع مىگردد. آنگاه آثار حبّ و عشق در ضمير سالك هويدا مىشود، زيرا عشق به جمال و كمال على الاطلاق فطرى بشر است اما علاقۀ به كثرات و حبّ به مادّيّات حجابهایی هستند که نمىگذارند اين پرتو ازلى ظاهر گردد. به واسطۀ مراقبه، كمكم حجابها ضعيف شده تا بالاخره از ميان مىرود، عشق و حبّ فطرى ظهور نموده، ضمير انسان را به آن مبدأ جمال و كمال رهبرى مىكند. اين مراقبه در اصطلاح عرفاء به «مى» تعبير شده است.به پير ميكده گفتم كه چيست راه نجاتبخواست جام «مى» و گفت راز پوشيدنلب اللباب در سیر و سلوک، حسینی تهرانی، صفحه ۳۰، برداشت آزاد [اینجا] [اینجا] +نوشته شده در چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۴:۱۱ ق.ظ  توسط اشرفی | بخوانید, ...ادامه مطلب