سالک باید استاد و دستورات سلوکی را از دیگران پنهان کند. اگر به دیگران بگوید، ممکن است او را تحقیر کنند که چرا تکالیفش را از فلانی میگیرد؟ چرا وجدان نمیکند؟ چرا از باطن نخود نمیگیرد؟ چرا از مفاتیح نمیگیرد؟ یا ممکن است آنها هم علاقهمند باشند ولی برایشان مصلحت نباشد.آیین رستگاری، علامه حسینی تهرانی، جلسه سوم، دقیقه ۴۰، صفحه ۱۴، برداشت آزاد [اینجا]استر ذهبک و ذهابک و مذهبک بخوانید, ...ادامه مطلب
بعد از اینکه سالک از عالم طبع و برزخ گذشت به عالم روح وارد میشود. اجمال آن این است که نفس خود و صفات و اسماء الهی را مشاهده میکند، کم کم به مرحلۀ فناء کلی میرسد، سپس به مقام بقاء به معبود میرسد، آنگاه حیات ابدی بر او ثابت میگردد.لب اللباب در سیر و سلوک، حسینی تهرانی، صفحه ۲۷، برداشت آزاد [اینجا] +نوشته شده در چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۲:۴۵ ق.ظ  توسط اشرفی | بخوانید, ...ادامه مطلب
مراقبه داراى درجات و مراتبى است. هر چه رو به كمال برود و طىّ منازل و مراحل كند، دقيقتر خواهد شد، بهطورى كه آن درجات از مراقبه را اگر بر سالك مبتدى تحميل كنند، از عهدۀ آن برنيامده و يكباره بار سلوك را به زمين مىگذارد يا میسوزد و هلاك مىشود.در مراقبه، بسيارى از مباحات در منازل اوّليّه بر سالک حرام و ممنوع مىگردد. آنگاه آثار حبّ و عشق در ضمير سالك هويدا مىشود، زيرا عشق به جمال و كمال على الاطلاق فطرى بشر است اما علاقۀ به كثرات و حبّ به مادّيّات حجابهایی هستند که نمىگذارند اين پرتو ازلى ظاهر گردد. به واسطۀ مراقبه، كمكم حجابها ضعيف شده تا بالاخره از ميان مىرود، عشق و حبّ فطرى ظهور نموده، ضمير انسان را به آن مبدأ جمال و كمال رهبرى مىكند. اين مراقبه در اصطلاح عرفاء به «مى» تعبير شده است.به پير ميكده گفتم كه چيست راه نجاتبخواست جام «مى» و گفت راز پوشيدنلب اللباب در سیر و سلوک، حسینی تهرانی، صفحه ۳۰، برداشت آزاد [اینجا] [اینجا] +نوشته شده در چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۴:۱۱ ق.ظ  توسط اشرفی | بخوانید, ...ادامه مطلب
اگر ابوذر از اسرار سلمان آگاهی داشت او را تحمل نمیکرد چنانکه حضرت موسی جناب خضر را تحمل نکرد.معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادامراتب کفر و ایمان +نوشته شده در دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۲۹ ب.ظ  توسط اشرفی | بخوانید, ...ادامه مطلب